-
مریمی و چغندر
یکشنبه 17 دی 1396 15:10
*یکی از بیدقتترینهای عالم منم بدون شک. انقدر هم گواه بر این مدعا زیاد ه که نمیدونم کدوم رو بگم. فکر کن امروز اجاق گاز رو حسابی تمیز کردم. بعد چند تا چغندر رو گذاشتم توی یه قابلمهی کوچیک که خیلی شیک بپزن! رفتم یه دور زدم برگشتم دیدم کل گاز و کابینت سفید کنار ش مزین شده به خالخالیهای قرمز. ندا رسید که مریمی!...
-
بارون
شنبه 16 دی 1396 14:59
*شادی یعنی صدای بارون. حتی وقتی حسابی سرما خوردی.
-
چگونهای؟
جمعه 15 دی 1396 12:33
*ابن سیرین، کسی را گفت: «چگونهای؟» گفت: «چگونه است حال کسی که 500 درهم بدهکار است، عیالوار است و هیچ چیز ندارد؟» ابن سیرین به خانهی خود رفت و 1000 درهم با خود آورد و به وی داد و گفت: «پانصد درهم به طلبکار ده و باقی را خرج خانه کن و لعنت بر من اگر پس از این حال کسی را بپرسم!» گفتند: «مجبور نبودی که قرض و خرج او را...
-
عشق را جز تو ندیدم به سراپای کسی
پنجشنبه 14 دی 1396 11:47
-
به سلیقهی اطرافیانمون بیشتر دقت کنیم
چهارشنبه 13 دی 1396 23:47
*بر همگان، واضح و مبرهن است که من زیاد اهل تماشای فیلم و سریال نیستم مگر در موارد خاص. بعضیا هم هستن عاشق فیلم دیدن دورهمین. حالا تصور کنید چطور میشه وقتی من میرم مهمونی. بعد میزبان اصرار داره به جای گپ زدن با هم بشینیم فیلمی رو ببینیم که دوستش براش زده روی فلش. والا من خسته شدم انقدر گفتم کپیکاری نکنید و موسیقی و...
-
کار خوبه خدا درست کنه. سلطان محمود خر کیه؟
چهارشنبه 13 دی 1396 17:47
*هرکس دانشگاه سومی قبول میشه، وارد دانشکدهی ما که میشه، میگن خدا رحمتت کنه. اینجا یک ادارهی آموزشی داره مسلمون نشنوه کافر نبینه. برای فارغالتحصیلیت بیچارهای. خدا اون روز رو نیاره با اینا کار داشته باشی. دیگه واویلا. چنان نویدبخش صحبت میکنن که آدم با خودش میگه عجب غلطی کردم اومدم اینجا. خدایا رحم کن. واقعا هم...
-
خو حالا واجب نیستش که. گریه چیه
چهارشنبه 13 دی 1396 17:28
*جلسهی اول چند بار، حرکت سادهای رو بهش توضیح دادم. یه جوری نگاهم میکرد که نمیتونستم بفهمم توضیح رو متوجه نشده یا نمیتونه انجامش بده درست. بعد که میگفتم با من انجام بده، زیاد تعادل نداشت. گفتم اشکالی نداره. هر کاری با تمرین، بهتر میشه. جلسهی دوم گفت آخه من اماس دارم. نمیتونم این حرکت رو انجام بدم. گفتم سعی...
-
قدر عافیت
شنبه 9 دی 1396 20:02
*سعدی علیهالرحمه در گلستان، باب اول در سیرت پادشاهان میفرماید: قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید: پادشاهی با غلامی عجم در کشتی نشست و غلام دیگر دریا را ندیده بود و محنت کشتی نیازموده. گریه و زاری در نهاد و لرزه بر اندامش اوفتاد. چندان که ملاطفت کردند، آرام نمیگرفت و عیش ملک ازو منغص بود. چاره ندانستند....
-
مرسی که درک میکنی
جمعه 8 دی 1396 20:46
*بهش گفتم نمیدونم چرا انقد به هم ریختم از حرفاش. حالم خیلی بد ه. گفت سخته آدم ببینه قهرمانهای بچگیش هم یه زمانی توی زندگی کم میارن. دیدم درست میگه. بزرگسال بودن گاهی خیلی سخته.
-
خیلی دور
جمعه 8 دی 1396 16:05
*پرشینبلاگ بدجوری قاطی کرده. کلی از آرشیو م پاک شده. هرچی مطلب جدید میذارم نشون نمیده. اصلا دیگه قابل استفاده نیست. اشتباه کردم از مطالبم بکآپ نگرفتم. سعی میکنم قالب اینجا رو شبیه قبلی درست کنم که احساس غریبگی نکنیم. بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم، به آقا معلم پیام دادم. ازش خواستم اینستاگرامش رو چک کنه. گفت...
-
به ندای قلبت گوش بده
پنجشنبه 7 دی 1396 16:15
*بین آلبومها پیداش کردم. دست بهش میزدی پودر میشد. نمیدونم چند سال پیش گذاشته بودمش اونجا. یادمه یه بار معلم هنر مون برام نوشت: آدمی ساختهی افکار خویش است. فردا همان خواهد شد که امروز میاندیشیده است. موریس مترلینگ من دبیرستان رو تجربی خوندم. کارشناسی رو هم همینطور. بعدش دو ترم کارشناسی هم ریاضی هم خوندم. و الان...
-
برای آقامعلمم
چهارشنبه 6 دی 1396 16:28
*آقامعلم سلام نمیدونم چطور شد که امروز صبح، اسم شما رو اینجا سرچ کردم. شاید تحت تاثیر زلزلههای اخیر این کار رو کردم. گاهی وقتی میبینم زندگی چقدر ساده میتونه تموم بشه، به آدمها و لحظههای ارزشمندی فکر میکنم که در زندگیم داشتهم. یادتون میاد یه بار بهتون گفتم دبیر عربی از کلاس اخراجم کرده؟ متوجه شده بودن حوصله...
-
هنی تولد ت مبارک
سهشنبه 5 دی 1396 16:12
*هنگامه اون زمان نمیدونستم که تو اینجا رو میخونی . یه بار داشتم تلاش میکردم بافتنی ببافم. بلد نبودم. تو رفتی برام از مادر ت سوال کردی. سعی کردی کمکم کنی. همیشه معلم خوبی هستی. نه فقط به خاطر غذاهایی که یادم دادی. به خاطر اینکه برای من، شادی و امید سختترین روزها هستی. این رو یادت میاد؟ سال بعدش، پاییز 94 همدیگه رو...
-
در مطب دنتیست 4
دوشنبه 4 دی 1396 16:26
*کارهای تصفه و نیمه خیلی اذیتم میکنن. تقریبا ناهار از گلو م پایین نرفت. پاشدم رفتم کلینیک که دندون گراز رو برام تبدیل کنن به دندون آدمیزاد. دکتر داشت چایی میخورد. گفت بشینید الان میام. رفتم صاف نشستم. دستیارش گفت قشنگ راحت بشین. تکیه بده. گفتم نمیشینم! میترسم دکتر گفت یه ذره بیشتر کار نداره. بعد همون صداهای عجیب...
-
در مطب دنتیست 3
شنبه 2 دی 1396 16:32
*امروز قرار بود باز برم پیش خانوم دکتر و خب دیگه آدم ترسش میریزه. فقط خودم رو فحش میدادم که چرا صبح وقت گرفتم. کلا من تمام کارها رو بعدازظهر بهتر انجام میدم. خلاصه دوباره رفتم نشستم و دکتر فرمودند این طرف رو هم با هم ترمیم کنم تموم شه بره. کلا اخلاقش مث خودمه. فقط میخواد تموم شه بره. دوباره یک ختم قرآن داشتم با...
-
در مطب دنتیست 2
یکشنبه 19 آذر 1396 16:39
* قسمت اول . از فرداش، همون سمت فکم چنان دردی گرفت نگفتی. به خاطر اینکه دندون ترمیمشده تا 2 ماه ممکنه به دما حساس باشه، خودم رو گول زدم که من حساسم و لابد درد اونه ولی خب خودم میدونستم این اون نیست بعد فکر کردم خب حتما همون دندون اعصابخوردکن هر شبی، جدی جدی کار دستم داده. این شد که 3 روز بعد، در حالی که قلبم...
-
در مطب دنتیست 1
سهشنبه 14 آذر 1396 16:42
*از خدا که پنهان نیست، از شما چه پنهون، من عین چی از دندونپزشکی میترسیدم. کلا به چکآپ و این داستانا هم اعتقادی ندارم. طبق تحقیقات اینجانب و سواد نصفه و نیمهم، جنس و رنگ دندون یک مسالهی ارثی هست. مثلا بعضیا دندونهای خیلی خوشرنگ و زیبایی دارن ولی مدااااااااام در حال ترمیم هستن. دندونهاشون خیلی سریع پوسیده میشه....
-
واضح است آیا؟
یکشنبه 4 مرداد 1394 11:39
-
گریز
یکشنبه 4 مرداد 1394 10:41
* از هم گریختیم و آن نازنین پیالهی دلخواه را دریغ، بر خاک ریختیم! جان من و تو تشنهی پیوند مهر بود؛ دردا که جان تشنهی خود را گداختیم! بس دردناک بود جدایی میان ما از هم جدا شدیم و بدین درد ساختیم. دیدار ما که آن همه شوق و امید داشت اینک نگاه کن که سراسر ملال گشت و آن عشق نازنین که میان من و تو بود دردا که چون جوانی...
-
لحنش یه کم خشنه فقط
شنبه 3 مرداد 1394 23:02
*بنده همیشه عرض کردم که آقایون باید هر چه زودتر به تساوی حقوق زن و مرد رضایت بدن و اصلا بحثش رو هم نکنن چون ما (مردها) در طول تاریخ دو تا امتیاز بیشتر نداشتیم. یکیش همون طور که میدونید وزنه و یکیش هم پشمه. غیر از این هیچی نبوده اما چون جهان وحشت بوده، پشم ما همه رو ترسونده و چون جهان، جهان قدرت بوده، تکلیف کار...
-
بهترین عکس من
شنبه 3 مرداد 1394 12:07
-
بازی وبلاگی: آخرین دروغ
شنبه 3 مرداد 1394 12:04
-
مریمی برگزار میکند: جشنوارهی تابستان گلگلی
شنبه 3 مرداد 1394 11:36
*خب فکر کنم بعد از مدتها چند تا بازی وبلاگی بتونه همه رو سر ذوق بیاره. فقط خواهشا تنبلی رو بذارید کنار. توضیح اینکه شاید پستها رمزدار بشن. پس لطفا اسم و ایمیلهاتون رو برام بذارید توی کامنتدونی. بازی اول: تابستان گلگلی نفری حداقل یک - یا بیشتر - عکس شاد تابستونی برام بفرستید. یه عکسی که وقتی میبینید ش دلتون شاد...
-
خاطرات صمدعلی لکیزاده، سفیر سابق ایران در فرانسه
شنبه 3 مرداد 1394 11:04
*پاییز سال 1373 در هفتهی اول ورود به پاریس در فروشگاه زنجیرهای Auchane در مرکز خرید بزرگ و معروف چهار فصل ( quatre tepmps Les) در محلهی لا دفانس پاریس، پس از خرید رفتم سر صندوق. بیش از 40 صندوق داشت و بیشترشان شلوغ بودند. لذا صندوقی را که خلوتتر بود انتخاب کردم و در صف ایستادم. همان طور که در صف بودم و اطراف را...
-
دوستان اشاره میکنن اینا رو هم اضافه کن: ب ر ب ب. مچکرم
جمعه 2 مرداد 1394 11:28
-
یکی هست تو قلبم (با آواز)
پنجشنبه 1 مرداد 1394 19:36
*نادر ابراهیمی در کتاب "یک عاشقانهی آرام " میگوید: قلب، مهمانخانه نیست که آدمها بیایند، دو سه ساعت یا دو سه روز در آن بمانند وبعد بروند. قلب، لانهی گنجشک نیست که در بهار ساخته شود و در پاییز، باد آن را با خودش ببرد. قلب، راستش نمیدانم چیست اما این را میدانم که فقط جای آدمهای خیلی خوب است. قلب، چاه...
-
پرتو نیکان نگیرد هرکه بنیاد ش بد است
پنجشنبه 1 مرداد 1394 17:56
*وقتی دم چند تا شیر! رو میگیری میندازیشون بیرون، بعد از 2 سال مث موش، یواشکی یرمیگردن، یعنی ادب شدهن؟ والا من که فکر نکنم. فقط جای بهتری پیدا نکردهن. عب نداره. گذشت اون زمانها... اینا رو هم خدا آفریده، گناه دارن. بذار واسه خودشون خوش باشن. من که این همه گذشت کردم، اینم رو ش
-
آدم اینجا تنهاست
چهارشنبه 31 تیر 1394 11:10
*مراسم تشییع استاد مون بود. ازش پرسیدم آدم همیشه تنهاست؟ گفت آره مریمی. من سالها قبل از ازدواجمون بهش علاقمند بودم. الان هم هستم. ولی آدم همیشه تنهاست... گفتم ناامیدکنندهست. گفت اوهوم ولی واقعیته. درست میگفت. آدمها حتی اگر چندقلو به دنیا بیان، باز هم تنها ن. هرقدر دور شون شلوغ باشه باز هم تنها ن. هرقدر عاشق...
-
با تشکر از حس ششم
سهشنبه 30 تیر 1394 11:31
-
تقدیم به دوستان وبلاگی و غیر وبلاگی
دوشنبه 29 تیر 1394 11:31