*میگفت من هر کاری میخوام بکنم، بهش میگم. ولی الان تازه فهمیدهم 3 ماهه کلاس خیاطی میره و هیچی به من نگفته. نمیتونی تصور کنی وقتی کلی عکس از لباسهایی که دوخته برام فرستاد، چه احساس وحشتناکی داشتم. هم خوشحال شدم از این همه پیشرفتش. هم ناراحت شدم صبر کرده این همه مدت بگذره و یک کلمه بهم نگفته. اصلا خیلیا اینجورین. خواهر همسرم مدتهاست کلاس آشپزی و تزئین غذا میره. من اتفاقی متوجه شدم. ولی اون اصرار داره بگه با ذوق و استعداد خودش دستپختش انقدر خوب شده. آخه مگه میشه؟ تا دیروز هیچی بلد نبود. الان یه دفعه چطور خودش انقدر پیشرفت کرد؟ اگر من بودم دستور تمام غذاهایی رو که یاد گرفته بودم سریع براش میفرستادم. چرا بقیه مثل من نیستن؟ چرا من انقدر احمقم؟
داشتم فکر میکردم خیلی از رنجهای ما در زندگی، به خاطر انتظارات و توقعهاییه که از دیگران داریم. گلایه کردن و اعتراض که فلانی! چرا نگفتی داری فلان کار رو انجام میدی، عملا دردی از ما دوا نمیکنه. یا باید با هم روراست باشیم. دلسوز هم باشیم و برای همدیگه بهترینها رو بخواهیم یا هر کسی سر ش به کار خودش باشه و نهایتا موفقیتهاش رو اعلام کنه بقیه هم براش سوت و کف بزنن. هر کسی میتونه انتخاب کنه صمیمیت و دلسوزی رو میخواد یا تشویق نهایی و سوت و کف احتمالی رو. ما موظف نیستیم از زندگیمون به دیگران گزارش بدیم ولی اگر انتخابمون اینه، برای دیگران وظیفهای ایجاد نمیشه. بد میگم؟
*امشب رو خواستم زود بخوابم مثلا - ساعت 1 - بیشتر از یک ساعته جماعتی فاقد شعور دارن بلندبلند با همدیگه بحث و دعوا میکنن. هی با خودم میگم الان تموم میشه ولی اونا اصلا انگار نه انگار. چنان بلند حرف میزنن و توی حرف هم میپرن انگار ساعت 10 صبحه.
خدا هیچ کس رو انقدر گرفتار نکنه که بیملاحظگی و خشمش اینجوری باعث آزار مردم بشه.
پ.ن: از ساعت 1 داد زدن تا نزدیک 4 صبح.
*بر همگان، واضح و مبرهن است که من زیاد اهل تماشای فیلم و سریال نیستم مگر در موارد خاص.
بعضیا هم هستن عاشق فیلم دیدن دورهمین. حالا تصور کنید چطور میشه وقتی من میرم مهمونی. بعد میزبان اصرار داره به جای گپ زدن با هم بشینیم فیلمی رو ببینیم که دوستش براش زده روی فلش.
والا من خسته شدم انقدر گفتم کپیکاری نکنید و موسیقی و فیلم و سریالهای وطنی رو حداقل بخرید خودتون رو مدیون کل دستاندرکاران آثار هنری نکنید. و خسته شدم انقدر گفتم مهمونی و دورهمی برای دیدن همدیگه و حرف زدنه، نه چرخیدن در تلگرام و اینستاگرام و ...
دارم فکر میکنم شاید خودم هم زمانهایی حواسم نبوده و تصور کردهم چیزی که برای من مطلوب و خوشایند ه حتما برای دیگران هم هست. و خواهش میکنم وقتی قرار ه با کسی وقت بگذرونید، سلیقهی او رو هم در نظر بگیرید. مجبور ش نکنید توی مسیر، موسیقیای رو گوش بده که شما دوست دارید. غذایی رو بخوره که از نظر شما عالیه. جوری تفریح کنه که به شما خوش میگذره و ... به سلیقهی اطرافیانمون بیشتر دقت کنیم.