برف، برف

*خب بالاخره تهران هم سفیدپوش شد. بنده هم طبق معمول، سرما خوردم. اگر هم فکر می‌کنید بدوبدو رفتم آدم برفی ساختم و سلفی گرفتم، سخت در اشتباهید.تا صبح، یک ساعت یک ساعت از خواب پریدم. ظهر به زور بلند شدم یک لیوان چای داغ خوردم با کلوچه‌. بعدش یادم نمیاد چی شد و چطور گذشت. فقط بشقاب سبزی‌پلو م روی کاناپه رو یادم‌ه. شال بافتنی قرمزی که سر م کردم و هیچ ربطی به بلوز بافت بنفش‌م نداشت. پتو و دیگر هیچ. واقعا چه‌تون‌ه انقد ذوق می‌کنید برای برف؟ سرد ه خب :))

مریمی و کدو حلوایی

*ابتدا یک عدد کدو حلوایی گردن‌دراز ابتیاع نموده از دیدن قیافه‌ش کلی می‌خندین و یاد داستان کدوقلقله‌زن بچگیاتون می‌افتید. بعد از اینکه شستید ش، یک عدد چاقو برداشته و به هر زور و زحمتی هست برش می‌زنید ش به این صورت که گردن‌ش رو برش‌های‌ افقی می‌زنید که بهتون اشکال دایره‌مانند تحویل میده. به قسمت بزرگ پایین‌ش که رسیدید، باید داخل‌ش رو تمیز کنید و برش‌هاتون مربعی شکل میشن تقریبا. زیادی هم ریز ش نکنید. هر برش من اندازه‌ی یک زیردستی بزرگ‌‌ه.

بعد تیکه‌های کدو حلوایی رو می‌چینید داخل قابلمه. من قطعه‌های مربعی رو که پوست دارن، چیدم زیر. روشون قطعه‌های گرد رو چیدم. یه کم هم آب بریزید و بذارید روی شعله‌ی کم بپزه. خودش آب میندازه و آروم‌آروم می‌پزه.

بعد میشینید انقدررررررررررررررر می‌خورید که دل‌درد بگیرید. می‌تونید اواسط پخت، داخل قابلمه مقادیری شکر هم بریزید اگر کدوتون تقریبا اصلا شیرین نیست. 

بعد در حالی که حجم‌تون 3 برابر شده و دارید چای می‌خورید که بشوره ببره، نقشه می‌کشید که بقیه‌ش رو کی بخورید.

پ.ن: کدو حلوایی، ویتامین ای، ث، بتاکاروتن (پیش‌ساز ویتامین آ) و آنتی‌اکسیدان داره و برای پیشگیری از سرماخوردگی و آنفولانزا خیلی خوب‌ه.

مریمی و چغندر

*یکی از بی‌دقت‌ترین‌های عالم من‌م بدون شک. انقدر هم گواه بر این مدعا زیاد ه که نمی‌دونم کدوم رو بگم. 

فکر کن امروز اجاق گاز رو حسابی تمیز کردم. بعد چند تا چغندر رو گذاشتم توی یه قابلمه‌ی کوچیک که خیلی شیک بپزن! رفتم یه دور زدم برگشتم دیدم کل گاز و کابینت سفید کنار ش مزین شده به خال‌خالی‌های قرمز.


ندا رسید که مریمی! برای پختن چغندر یا همان لبو، قابلمه باید بزرگ باشد! 

فلذا بنده قابلمه‌ی کوچیک رو شسته، چغندرها را به قابلمه‌ی بزرگتری انتقال داده مجددا روی گاز گذاشتم. بعد دیدم چند تا دیگه هم توی نایلون‌ش هست. اونا رو هم شستم و اضافه کردم. قسمت قشنگ‌ش، رنگ قرمز خوشرنگ آب داخل قابلمه بود. نمیشه باهاش هنری چیزی در کرد؟!  جز رنگ کردن ماست. اون رو یادم‌ه.

پ.ن: اینجا نوشته که چغندر، خون رو تصفیه می‌کنه و باعث بهبود جریان خون میشه. پاک‌کننده‌ی کبد، کلیه و کیسه‌ی صفراست. ویتامین ث، آهن و اسید فولیک داره که از کم‌خونی جلوگیری می‌کنه. برای گوارش هم خوب‌ه.